سلام بردوستان عزیز:
سالها پیش همسایه ای داشتیم که بسیار انسانهای خوبی بودند. مرد این خانواده اسمش سید هاشم بود.
سید هاشم در شرکت پتروشیمی بندر امام کار می کرد. زندگی بسیار خوبی در کنار خانواده و با هم ذاشتند.
ما با انها بصورت خانوادگی رفت وامد می کردیم واز عشق این خانواده به هم خبر داشتیم. سید علاقه عجیبی به
خانواده اش داشت. وخاضر بود هر کاری وهر مشکلی را در زندگی تحمل کند تا فقط خانواده اش که دو دختر خدا تا
ان روز به او داده بود و جزیی از این خانواده بودند در اسایش و راحتی باشند..بهترین لباسها وبهترین پوشاکها را
می پوشیدند. واینها فقط بسلامتی حضور اقا سید بود.اما خدا نکند روزگار دست نامردی خودش را بسوی کسی
دراز کنداتفاقی در زندگی انها افتاد که مسیر سرنوشت انها را بکلی عوض کرد. اتفاقی که هیچ کدام از ماها شاید
حتی فکر به ان را هم شاید دوست نداشته باشیم اما حقیقت روزگار این است که کسی شب با خوشی و ارامش
در اغوش او نیارمید مگر انکه صبح خودرا ابستن حوادث وبلاها ومشکلات یافت.اقا سید در یکی از همان روزها که
در محل کار خودش در حال راه رفتن بوده گویا توسط یک تراک میکسری که تراک سیمان ان در جلوی ان بوده و
بدلیل سر وصدای بسیار زیادکارخانه شرکت متوجه تراک نمی شود ومتاسفانه در زیر این دستگاه رفته ودچار حادثه
میشود وبه رحمت خدا میرود.چند سالی از فوت سید هاشم گذشت تا انکه ان روز سراغی از خانواده ایشان گرفتم.
همسایه میگفت دوسال پیش همسر سید برای اینکه زیز بار منت دیگران نماند تن به یک ازدواج می دهد
واز محله میرود. اما متاسفانه ناپدری دو دختر ادم ناجوانمردی از اب بیرون می اید و به دختر بزرگ این خانواده تجاوز
می نماید وکار به جایی میرسد که نباید برسد.. دختر فراری میشود ومادر دوباره بی سرپرست. بعد از شنیدن این
حرفها از همسایه بسیار ناراحت شدم و تا مدتی عذاب می کشیدم که ای کاش می شد راهی پیدا می کردم
وبه انها کمک می کردم اما .......تا اینکه امسال با بیمه عمر سامان اشنا شدم و وقتی از اطلاعات بیمه عمر اگاهی پیدا کردم
با خودم گفتم ایا اگر چندسال پیش کسی پیدا میشد وچنین اطلاعاتی را در اختیار سید هاشم قرار می داد ایا همسر
سید دیگر تن به چنین اردواجی می داد که ان سرنوشت را پیدا کند؟؟؟؟ایا اگر شما یا من چنین کاری برای انها می کردیم
وباعث نجات سرنوشت خانواده ای می شدیم ان هم فقط بادادن اطلاعات بسیار ساده ... چه احساسی الان داشتیم؟؟
خودم را برای لحطه ای تصور می کردم که اگر چنین کاری کرده بودم تا ابد پیش خدا ی خودم احساس شادی می کردم
که باعث نجات نه تنها یک انسان بلکه شاید نسلی می شدم. وقتی میگم نسلی منطورم این است که ایا ان دخترفراری
با تغییر سرنوشتش توسط من مشغول زندگیی میشد که سید هاشم برایش توقع داشت. ازدواج می کرد وبا تربیت
فرزندانی سالم شاید می توانست باعث ایجاد خدماتی برای کل جامعه بشری بشود شاید دکتر میشدند وجان هزاران
بیمار را نجات می دادند.. شاید....
برای همین تصمیم گرفتم به عنوان یک انسان نوع دوست و وطن پرست وارد این حرفه شده وبصورت کاملا تخصصی وارد
این صنعت شوموبا داده اگاهاهیهای لازم در خصوص بیمه عمر ومنافع ان برای هموطنانم خدمتی به انها داشته باشم...
از این رو این همیشه سعی می کنم بهترین اطلاعات را در ختیار کسی که با من تماس می گیرد قرار بدهم.
اکنون بی صبرانه اگر در این خصوص سوالی داشتید رایگان وبی هیچ چشم داشتی هر وقت از شبانه روز تماس
بگیرید پاسخگو خواهم بود. یا علی...09360277080...ت..ت
نظر